یادگاری برای تو

هر چی که گذشت

من خیلی خسته شدم دیگه تا کی میخوای منو اینقدر

زجر بدی ؟ دیگه تا کی میخوای بهم بفهمونی من بدم و تو ادم خوبه ای ؟

دیگه تا کی میخوای ؟

بست نبود جلوی تموم دوستام سنگ رو یخم کردی ؟ بست نبود جلوی همه  شکستیم؟

مگه باهات چی کردم ؟ اشتباه کردم از اول راستشو گفتم.

باید اونقدر دروغ میگفتم تا عاشقم بشی .

فک میکردم باید ادم رو راست باشه .

تو خودت گفتی ما باید بهم اعتماد داشته باشیم .

تو خودت گفتی نباید دروغ بگیم.

من که راستشو گفتم تو که بد تر از کار من با هام کردی.

اومدی با بهترین دوستم منو تو خودمو وجلوی همه شکوندی.

اومدی اعتمادمو شکستی .

ولی من چی کردم بازم مثل همیشه بخشیدمت.

اما تو بازم مثل همیشه سنگ رو یخم کردی .

 چرا منو اینجور به خودت وابسته کردی؟

نوشته شده در جمعه 5 آبان 1391برچسب:چرا؟,سراب ,یادگار ی برای تو,ساعت 13:40 توسط سراب| |


Power By: LoxBlog.Com